اهمیت توسعه کتابخانی و کتابخانه ها در مدارس

مدرسۀ نو

برای گفتوگو کردن و پیشنهاد دادن در زمینه رشد و توسعه محیط مدرسه
به انجمن ما مراجعه کنید
قالب جدیدی برای وبلاگتان نیاز دارید؟!!
شهرقالب !
ما در وبلاگ سعی کرده ایم مطالبی در جهت شاد و با نشاط شدن دانش آموزان در مدارس ارائه کنیم.
با ما همراه باشید
اطلاعات سایت

آمار مطالب
کل مطالب : 4
کل نظرات : 0
آمار کاربران
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0
آمار بازدید
آی پی امروز : 0
آی پی دیروز : 4
بازدید امروز : 1
باردید دیروز : 5
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 157
بازدید سال : 11,628
بازدید کلی : 23,039
مشخصات
آی پی : 18.118.147.235
سیستم عامل :
مرورگر: Safari 5.1
آرشیو

نویسنده : سینا سعیدی
بازدید : 299


 

گرایش به کتاب و مطالعه، از عوامل مهم رشد جوامع ومیزان دستیابی به اطلاعات، از مؤلفه‌های توسعة ملی قلمداد می‌شود

عادت به مطالعه و داشتن روحیة تحقیق و پژوهش، معمولاً اغلب در دوران  مدرسه رقم می‌خورد. در مدارس است که زمینه‌های تفکر انتقادی و بسترهای  مناسب تولید دانش فراهم می شود.

پرداختن به این مسئله اهمیت و ضرورت خاصی دارد، زیرا ارائه راهکارها عملی برای فعال نمودن کتابخانه‌های مدارس و توسعة کتابخوانی می‌تواند مفاهیم درسی را عمیق و وسیع کند. تعامل بین کتابدار مدرسه و معلم سبب تهیه منابع آموزشی مکمل مواد درسی شده و به دانش آموزان فرصت می‌دهد برای سؤالهای کتابهای درسی پاسخهایی متفاوت از کتابهای غیر درسی فراهم آورند. به عبارتی، زمینه‌های مشارکت فعال دانش‌آموزان را در کلاس درس فراهم می‌آورد. ایجاد تفکر انتقادی، گسترش فرهنگ مطالعه و در نهایت پویایی آموزش و پرورش، در گروِ فعال شدن کتابخانه‌های مدارس است.

نخست به جایگاه و رسالت کتابخانه های مدارس از دیدگاه ایفلا و یونسکو  می‌پردازیم: کتابخانه‌های مدارس اطلاعات و اندیشه هایی را که برای کارکرد موفقیت‌آمیز جامعة اطلاعاتی و دانش محور امروز جنبة اساسی دارد، فراهم می‌سازند. کتابخانه‌های مدارس دانش‌آموزان را به مهارتهای یادگیری مادام العمر مجهز می‌کنند و تخیل خلّاق آنان را گسترش می‌دهند و بدین ترتیب آنان را برای زندگی به عنوان شهروندانی مسئول آماده می‌سازند. رسالت کتابخانه‌های مدارس، ارائه خدمات و عرضه کتابها و منابع آموزشی است. بدین ترتیب، شرایطی فراهم می‌آورد تا از اعضای اجتماع مدرسه، متفکرانی خلاق بپرورد و کاربرانی تربیت کند که از اطلاعات کتابها وسایر رسانه‌ها به طور مؤثر بهره گیرند. کتابخانه‌های مدارس، باید با فراهم کردن منابع اطلاعاتیِ کمک آموزشی یا داستانی، تقویت‌کننده کتابهای درسی، مواد آموزشی و روشهای تدریس باشند.

pso5_04-c4da8bc382.jpg

شواهد نشان می‌دهد هرگاه کتابداران و معلمان با یکدیگر همکاری کنند، دانش‌آموزان به سطوح بالاتری از سواد، توانایی خواندن، قدرت فراگیری، مهارتهای حل مسئله و استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دست می‌یابند.

به نظر می‌رسد چنانچه شیوه‌های تدریس معلمان به گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان فرصت سؤال و جواب داشته باشند و پاسخهای آنها قالبی و تنها بر اساس متون درسی نباشد بلکه دانش‌آموزان بتوانند پاسخها را از منابع مختلف جستجو کنند، مطالعه برای آنها لذت‌بخش خواهد بود و در نتیجه نیاز به مطالعه در آنها افزایش پیدا خواهد کرد.

تحقیقات انجام شده در ایران، اغلب به بررسی وضعیت موجود کتابخانه‌های مدارس، نقصها، کاستیها و علتهای آن پرداخته‌اند، اما راه‌هایی عملی برای پویایی کتابخانه‌ها ارائه نکرده‌اند. «شعبانی» به نقل از «مفتخر» نوشته است: «پویا نبودن محتوای کتابها درسی، شیوه های تدریس سنتی و غیر فعال معلمان، مسئولیتهای حاصل از سنگینی درسها و محیط پرجمعیت خانواده، مانع کتاب خواندن دانش‌آموزان دبیرستانی شهر تهران شده و باعث گردیده بیش از 50% دانش‌آموزان به کتابخانه مراجعه نکنند».

عده ای معتقدند که آموزش کیفی تنها از طریق دانش بسته‌بندی شده که برای دانش‌آموزان تجویز شده است، حاصل نمی‌شود. کتاب درسی، هر چند خوب تهیه شده باشد، برآیند نظرات تدوین‌کنندگان آنهاست، در حالی که دانش آموزان به عنوان عنصری اجتماعی، حق دارند با دیدگاه‌های دیگر و تعبیرات گوناگون از پدیده‌ها یا رویداد واحدی آشنا شوند. تنها راه ممکن، یاری گرفتن از مواد کتابخانه‌ای است. در کتابخانه، دانش‌آموز خواهد توانست از کلیة جوانب و دیدگاه‌های مرتبط با مسائل آگاه شود. کتابخانه می‌تواند با مواد و اطلاعاتی که فراهم می‌کند، مطالب درسها را غنی و روزآمد کند. از طریق آموزش صحیح، می‌توان به دانش‌آموزان آموخت که چگونه مطالب را شناسایی و ارزیابی کنند و یافته‌های خود را به زبانی ساده و قابل درک ارائه دهند. این دو باور دارند که فراگیری نحوة یافتن پاسخ، بیش از خود پاسخها اهمیت دارد. در هر حال، کاوش و دانش عضو یک گروهند. آنها را به سادگی نمی‌توان از هم جدا کرد، یا دست کم  نمی‌توان به طور کامل جدا کرد. از این‌روست که بین کتابخانه‌های مدارس و  برنامه‌های درسی آنها رابطه‌ای مستقیم وجود دارد.

 طبق بررسی های انجام شده یکی از راه‌های فعال شدن کتابخانه های مدارس و توسعه فرهنگ مطالعه در کشور، تغییر شیوه تدریس معلمان است. این مطالعه می‌افزاید، اگر شیوه‌های تدریس معلمان به گونه‌ای باشد که به دانش‌آموزان فرصت سؤال و جواب بدهد، پاسخها قالبی و تنها براساس فنون درسی نباشد بلکه به دانش‌آموزان اجازه بدهد تا پاسخهای مختلفی از منابع متنوع آموزشی برای آنها داشته باشند؛ این امر سبب مشارکت فعال دانش‌آموزان در کلاس و افزایش انگیزة آنها به مطالعه خواهد شد.

در دنیای امروز، وظیفه آموزش و پرورش صرفاً به پایان رساندن برنامة درسی سالانه نیست و دیگر  نمی‌توان کودک و نوجوان را به چند کتاب درسی محدود کرد. ذهن جستجوگر دانش‌آموز، از معلم و مدرسه می‌خواهد برای پاسخ به پرسشهای بی‌شماری که حاصل پیشرفت حیرت‌انگیز دانش و اکتشافات و اختراعات امروز است، منابع پاسخگویی متنوعی را در کتابخانه‌های مدارس برای آنها فراهم آورند. تنها به کمک مدرسه می‌توان محدودیتهای آموزشی را مرتفع ساخت. وابستگی شدید به کتابهای درسی و استفاده صرف از حافظه دانش‌آموزان، دلیلی بر کم‌دانشی و اعتماد نداشتن به نقش معلم است. معلمی که از منابع کتابخانه‌ای بهره نمی‌گیرد، نگران است که مطالعة کتابهای غیر درسی، پرسشهایی را در ذهن دانش‌آموز ایجاد کند که از حیطه معلومات او خارج است.

کشورهای پیشرفته جهان و کشورهای در حال رشد سالهاست در نظام آموزشی خود از روش تک کتابی استفاده نمی کنند و به منظور تکمیل برنامه های درسی، از مطالب خواندنی مکمل بهره می‌گیرند، زیرا کودک و نوجوان کنجکاو، سؤالهای بی‌شماری را دربارة خود و محیط پیرامونش دارد که هرگز کتابهای درسی معلمان نمی توانند به همة آنها پاسخ گویند.

«صدیق بهزادی» می‌نویسد: «در بریتانیا، کتابخانه‌ها به عنوان یک نیاز اصلی در آموزش مطرح هستند. مواد سمعی و بصری با توجه به آموزشگاه‌های جدید گسترش یافته و تعاملی بسیار خوب بین کتابداران مدارس و معلمان وجود دارد. به دلیل وجود روشهای تدریس فعال که در آن دانش‌آموزان مشارکت فعال در کلاس دارند، کتابخانه‌های مدارس فعال و پویا شده‌اند؛ اما در دبیرستانهای تهران به دلیل روشهای تدریس معلم محور و آموزش یکسویه، عملاً ضرورت وجود کتابخانه در مدارس احساس نمی‌شود. دبیران متوسطه شیراز فقط به مطالب درسنامه‌ها اکتفا می‌کنند و کمتر از20% آنها دانش‌آموزان را به کتابخانه ارجاع می‌دهند». او بی‌رغبتی به مطالعه و پویا نبودن کتابخانه‌ها را  ناشی از شیوه‌های تدریس متکی بر درسنامه‌ها می‌داند.

«مهدی‌فر» در یک مطالعة نیمه تجربی به این نتیجه رسید که آموزش استفاده از کتابخانه، بر میزان توانایی استفاده‌کنندگان مؤثر است.. خسروی در پژوهشی با عنوان «آسیب‌شناسی مطالعه در کشورهای جنوب» می‌گوید نظام آموزشی تک محور است و معمولاً بر اساس یک کتاب و یا یک جزوه درسی شکل می گیرد، و معلم و دانش آموز خود را از هر گونه مراجعه به دیگر منابع اطلاعاتی بی‌نیاز می‌بینند. بویژه در مراحل آغازین تحصیل، هیچ ارجاعی به کتابهای درسی صورت نمی‌گیرد. در مراحل بعدی، حتی در سطوح عالی، مراجعه به کتابهای غیر درسی و منابع اطلاعاتی حالتی صوری دارد و بیشتر برای رفع تکلیف انجام می‌شود تا انجام وظیفه. پژوهشها نشان می‌دهند افرادی که در مراحل نخستین تحصیل به سوی کتاب هدایت شده و به مطالعه روی آورده‌اند، در مراحل دیگر تحصیل نیز به کتاب و کتابخانه بیشتر مراجعه می‌کند. به نظر «خسروی»،  نظام آموزش و پرورش ایران به گونه‌ای است که ساختار متون درسی آن درون‌زا نیست؛ به همین علت دانش‌آموزان از خواندن آن لذّت نمی‌برند. در این  نظام، دانش‌آموز بیشتر برای رفع تکلیف مطالعه می‌کند. به طور مثال، در درس ادبیات که حاوی ملموس‌ترین و غنی‌ترین مفاهیم حیاتی است، معلمان معمولاً به خود ادبیات نمی‌پردازند، بلکه چنان به تاریخ ادبیات و دستور زبان خشک و بدون استفاده پرداخته می‌شود که ذوق  دانش‌آموز خشک می‌شود و عملاً هیچ انگیزه‌ای برای ادامه راه باقی نمی‌ماند.

 

 

 

منبع : 

http://lis.aqr-libjournal.ir/article_43550.html

 

 


نظرات کاربران

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری و عضویت سریع

عضو شويد
فراموشی رمز عبور؟



عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
نظر سنجی

مطالب این وبلاگ چقدر برای شما مفید بوده؟
اسکریپتهای اختصاصی